هشتمین کاردستی ساجده
برگرفته شده از لینک کاردستی زیر
طبق کاردستی های قبلی ساجده تمام تصاویر رو جداگانه قیچی کردم ولی اینبار ساجده برای چسباندن استقبال کرد. مثلا دایره های سیاه رو خودش چسبوند و براش توضیح دادم که این یه سگ خالخالیه و گاهی وقتا موقع خواب یه داستان درمورد این سگ خالخالی براش تعریف می کنم.
و اینکه این سگ خالخالی سبیل داره. ازش پرسیدم گربه سبیل داره ؟ و جواب داد : آره و دوباره جمله منو تکرار کرد و گفت : گربه سبیل داره.
مامان: ماهی ها سبیل دارن ؟
ساجده : ممممم
مامان: بعضی از ماهی ها سبیل دارن.
ساجده : بابا سبیل داره. عمو سبیل داره. بابا حسن سبیل داره. تو سبیل داری ؟
مامان : نه من سبیل ندارم.
کلمه پوزه براش جدید بود که مونده بودم چی بهش بگم و عمه خانم به دادم رسید و گفت : پوزه . و برای اینکه فراموش نکنه بازم گاهی ائقات موقع خواب داستان سگ خالخالی رو تعریف می کنم که کلمات پوزه و سبیل و زبون قرمز و گوشهای سیاه و سفید و پنجه و دم داخلش باشه. چون پنجه هم برای ساجده 2 سال و 8 ماه جدید بود.