وبلاگ کودک منوبلاگ کودک من، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

کودک من

شلوار

تولد 3 سالگی ماهرخ عزیز

1393/7/22 21:13
نویسنده : وبلاگ کودک من
3,344 بازدید
اشتراک گذاری

تولد 1 سالگی ماهرخ عزیز با تم انگری برگزار شد

http://koodakeman91.niniweblog.com/post611.php

تولد 2 سالگی ماهرخ عزیز با تم آتشنشان هم برگزار شد

http://koodakeman91.niniweblog.com/post2340.php

و تولد 3 سالگی ماهرخ عزیز دعوت از کودکان بی سرپرست بود و چه کار شایسته ای

جا دارد از طرف وبلاگ کودک من از ایشان قدردانی شود

نمیدانیم نامش را میتوان جشن تولد نامید یا نه

راستش دخترمان هم بقول خودش "گیج" شده بود

این آخرین سالیست که تولد دردانه مان قبل از محرم و صفر است تا چند سال بعد نمیتوانیم مهمانی خاص داشته باشیم

اما ...

اولین سالیست که تولد دخترم با روزی مبارک مصادف شد((روز عید بزرگان، عید امام شیعیان، عید غدیر خم)) 

بر آن شدیم مراسمی در خور این روز را برگزار کنیم متفاوت از دیگر سالها !

تنها چیزی که بفکرمان رسیددعوت از کودکان بی سرپرست بودند

اما به اندیشه ی دوستی، نگران از عواقب بعد از تولد و آرزو های آنها مراسم کنسل شد به خانه سالمندان اندیشیدیم،مسئولشان همان پیشنهاد اول خودمان را دادند اما با کمی تغییر و احتیاط

با آقای خانواده مشورت کردیم قبول کردند خواستیم مراسم را برگزار کنیم اما مکانی برای برگزاری مراسم نداشتیم و توان اجاره سالن را هم نه

به دوستمان گفتیم و با پیشنهاد خوبشان استارت برنامه را زدیم

ایشان منزل خود را مکان مهمانی و بخشی از هزینه ی مهمانی را قبول کردند

در مهمانی  هدیه تولد نمیگرفتیم ، هدیه میدادیم

توانمان زیاد نبود با هرآنچه داشتیم پیش رفتیم ،اما به شکل باورنکردنی از هر طرف کمکی رسید و مهمانی با هدایای خیلی خوب که طبق لیست نیازهای مهمانان تهیه شده بود  برگزار شد

  و عیدمان و عصر عیدمان به طور عجیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــب عالی برگزار شد

پشت صحنه تولد:هدایا

77896974342049355232.jpg

ماهرخ و صدف(فرزند دوستمان) که مهمانی در منزل ایشان برگزار شد

 

92465374891020356858.jpg

42012322519190681152.jpg

ماهرخ و خشک کردن میوه ها بهمراه صدف

90438365087875775367.jpg

ماهرخ، صدف، صدرا

40015981980985513911.jpg

قبل از آمدن میهمانان شمع برافروختیم و دل کودکان خود را شاد نمودیم

بعد از آمدن میهمانان خبری از تولد نبود،گویی مراسم جشن جهت عید غدیر برگزار شده

53124494879597662615.jpg

32115516168181387986.jpg

سه عدد موش،مورچه دانه بر،هر انچه شما می نامید در حال ناخنک زدن به پاپ کورن ها

55755713954642623637.jpg

اجازه داشتن عکس و فیلم را بما ندادند متاسفانه از دوستان جدیدمان عکسی نداریم

امشب معنای کانون گرم خانه را فهمیدم

رابطه های خانواده را فهمیدم و شکر میکنم خدایم را که تجربه این کانون را داشتم و فرزندم هم نیز.

خدایا همه کودکان سرزمینم زیر سقف خانه پدری در کنار مادر و خواهر و برادر شب رابه سحر و طلوع را به غروب برسانند

خدایا تمام کودکانمان از  موهبت محبت پدر و مادر  برخوردار باشند

آمــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــین

از تمامی دوستانی که در برگزاری این مراسم کمک کردند بسیار سپاسگزارم

که دوستان زیادی بودند.

مهربانی هنوز هست و بسیار هست و چه بسیارند در اطرافمان

باز هم متشکرم

 

پی نوشت:این هم قول عیدیمان

جشنمان تم و تشریفات خاصی نداشت اما حال و هوایش ما را دگرگون ساخت و جز اولین تجربه هایمان بود

تجربه ای فراموش نشدنی

با تشکر از مامان ماهرخ عزیز

http://www.mahrokhjoonam.blogfa.com/

پسندها (6)

نظرات (2)

سحر
23 مهر 93 9:55
واقعاً باید به مامان ماهرخ جون تبریک دوچندان گفت، کار بسیار زیبا و انسان دوستانه ای انجام دادند. آفرین به این مادر.
❀مامان علی خوشتیپ و حسین کوچولو❀
26 مهر 93 13:44
آفرین به این مادر نمونهخیلی لذت بردم از خوندن این پست.منم بهشون تبریک میگمیاده مامان شیما و نفس کوچولو افتادم که تولد هر سالشو توی این مکان میگیرن فقط متوجه نشدم از سالمندان دعوت کردند یا کودکان بی سرپرست؟
وبلاگ کودک من
پاسخ
کودکان بی سرپرست
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کودک من می باشد