چاقاله و ماهی
چاقاله یه دونه ماهی تو حوض خونه داره
اسم هم براش گذاشته به اون می گه ستاره
هر روز می ره یه ساعت کنار حوض می شینه
تو آسمون این حوض ستاره رو می بینه
حرف می زنه می خنده آب رون اون می پاشه
دلش می خواد همیشه پیش ستاره باشه
مواظبه که یک وقت گربه اونو نگیره
کلاغ نیاد سراغش بترسه و بمیره
به اون می گه:« عزیزم! غصه نخور تو دنیا
یه روز خودم از این حوض می برمت به دریا»
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی